سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ یهودیى او را گفت پیامبر خود را به خاک نسپرده درباره‏اش خلاف ورزیدید . امام فرمود : ] ما در باره آنچه از او رسیده خلاف ورزیدیم نه درباره او ، لیکن شما پایتان را از ترى دریا خشک نگردیده پیامبر خود را گفتید « براى ما خدایى بساز چنانکه ایشان را خدایان است ، و او گفت شما مردمى نادانید » . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :69
بازدید دیروز :40
کل بازدید :47276
تعداد کل یاداشته ها : 123
103/9/23
12:24 ص

سلام سایه سرم سلام امید روزای ناامیدیم سلام پناه روزای بی پناهیم...

دو روز پیش بالاخره دیدمت! چقد دلم برات تنگ شده بود و چقد تو گفتی که دلت برام تنگ تر شد! وقتی بوسه برام فرستادی دلم هورری ریخت و با تموم وجود میخواستم بپرم بغلت!! روز قبلش بود که برای دومین بار سرم داد زدی و گفتی تو رو هم نمیخوام... هنوز صدای بغض آلودت یادمه!!! نزدیک یه ساعت بود که بغض کرده تو ماشین و خیابون و شهر میگشتم... تا گفتم تا حالا دیدی یه مرد با بغض تو خیابونا بره! ز زدی و طاقت نیاوردی... ببخشید که نتونستم بغضم و بخورم... ببخش که بلد نبودم تو خودم بریزم... ببخش که نفهمیدم اگه یه داد میزنی صد تا دادت و خوردی و این یکی هم چون کسی و نداری سر من خالی میکنی... خیلی دیر معذرت خواستم؟ نزدیک 2 ساعت باهام حرف زدی تا بالاخره من و بخندونی... چقد تو مهربونی و من... چقد تو خوبی و طاقت ناراحتی من و نداری ولی من...! وقتی گفتی به دلم افتاده که دیدنمون رفت تا یه مدت دیگه، دلم ریش شد! راستی مریمت خوبه؟ دیگه گیر نداده؟
دیروز که با هم حرف زدیم بازم قربون صدقه هم رفتیم و مث قبلنا... دلم برای روزای بی ناراحتی تنگ شده... میدونی چی میکشم؟ حرف مردم و نزدیکام و دفاع نکردنم! شنیدن و آب نشدنم! ادعای خون به پا کردن و بی بخار بودنم! وای که چقد ازم خسته شدی!! گفتی من میخوام عاشقم من و بفهمه و درکم کنه...گفتی توجه ع به من به اندازه توجه تو به م خ نیست پس نمیخوامش... گفتی یادته میگفتم هم تو رو دارم هم ع رو؟ دوتاتونم مال من نیستین!!! جوابم و برات نوشتم و میدونم یادت مونده...
چقد سخته زنده موندن وقتی که همه زندگیت بگه از زندگیم برو بیرون! وقتی دیگه بودنت و حس نکنه و بگه تنهام! وقتی بگه زندگیت و از نو شروع کن و من توی زندگی جدیدت جایی ندارم پس فراموشم کن!!! دلم خونه وقتی دارم این حرفا رو مینویسم و بغض توی گلوم......
تازه گفته بودی که بمونم! یادته گفتی: بمون، میدونیکه میمیرم! چه زود پیرت کردم! همیشه حق با تو بوده و چقد بده که همیشه هم تو گذشت کردی و بخشیدی و ناز خریدی!!! الان که مینویسم نمیدونم فردا باهام چه برخوردی میکنی و فردا هم باز ناراحتی پیش میاد یا ... چقد ترس به جونمه که نگنه واسم عادی بشه ناراحت شدنا و داد کشیدنات... چقد از خودم بدم میاد...!
نازنین دیروز و مهربان امروز و عزیز و همیشه دوست داشتنی من... همیشه دوستت دارم و منتظرت خواهم ماند!!!
مواظب خودت باش غریب و مظلومم!  



  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ باد آورده را باد می برد... امــــا... تو که با پای خودت آمده بودی...


+ هر وقت کم میآورم میگویم اصلا مهم نیست، اما تو که میدانی نبودنت چقدر برایم مهم است!