از خدا بترس هر چند ترسى اندک بود ، و میان خود و خدا پرده‏اى بنه هر چند تنک بود . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :41
بازدید دیروز :41
کل بازدید :48059
تعداد کل یاداشته ها : 123
04/1/30
5:56 ع

سلام مهربونم... گفتی نپرسم حالت چطوره!! گفتی سوال مسخره و مزخرفیه!!! آره خودم میدونم چه بلایی سرت آوردم... من بهتر از هر کسی میدونم که چی میکشی!! از خودم بدم میاد... متنفرم... چقدر خودخواه و بد شدم!! چطور میخوام جواب تو و خدای تو رو بدم؟؟ وای ی ی خدا به دادم برسه!!
خیلی حرف داشتم ولی نمیدونم چرا نمیتونم بنویسم... دلم راه نمیده! میگه با شکستگی حرف نزن که بعد پشیمون میشی! راست میگه بیچاره! بسه اینقدر با ندونم کاریام اذیتت کردم که دیگه جایی برای زخم جدید رو دلت نیست! من و ببخش... میذارم یه وقتی حرفام و میگم که حالم سر جاش باشه!!!

دل شکسته 


90/3/8::: 4:10 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ باد آورده را باد می برد... امــــا... تو که با پای خودت آمده بودی...


+ هر وقت کم میآورم میگویم اصلا مهم نیست، اما تو که میدانی نبودنت چقدر برایم مهم است!