سلام...بیشتر از چندین ماهه که دیگه نمیای... خیلی وقتا یاد قدیما می افتم و با خوشی و ناخوشیش مشغول میشم ولی هرکاری میکنم از ته دلم بیرون نمیری... هرچند من و نخوای
مواظب خودت باش... همیشه
بعد از حدود 4 ماه شاید دیدمت... اولش نمیخواستم ولی مجبور شدیم... اولش که محل نذاشتی اینقد بهم برخورد که سعی میکردم ازت فاصله بگیرم و هم کلامت نشم...
بالاخره دیدمت و حرف هم زدیم و فهمیدم خداروشکر خوبی... همینکه خوب باشی و سالم و شاد برام بسه...
خدا مواظبت باشه